در نوشته «دلایل عدم تمایل مدیران به اعمال انضباط» گفتیم که هر روزه مدیران و سرپرستان با مشکلات رفتاری کارکنان مواجه میشوند. این مشکلات از خوابیدن در محل کار، بیتوجهی به مقررات سازمان، عدم پاسخگویی سریع به مشتریان تا غیبت، دزدی و آزار جنسی را شامل میشود. در این موارد مسئله «انضباط کارکنان» مطرح میشود.
اساساً دو رویکرد به انضباط کارکنان وجود دارد که شرکتهای بر اساس استراتژی خود در ارتباط کارکنان، یکی از این رویکردها و یا ترکیبی از هر دو را به کار میگیرند. این رویکردها عبارتاند از؛
بر این اساس دو رویکرد متداول در مورد اعمال انضباط برای از این دست مشکلات انضباطی وجود دارد:
رویکرد انضباط مثبت (Positive Discipline Approach): این رویکرد بر این پیشفرض استوار است که افراد بدون در نظر گرفتن جریمه با آگاه شدن از اشتباه خود رفتار خود را در جهت سازنده اصلاح میکنند. در اینجا مدیر بر استفاده از راهنما و مشوقهایی که از رفتارهای درست و مورد انتظار حمایت میکند، تمرکز دارد. چهار گام را در جهت انضباط مثبت باید طی نمود:
مزیت این رویکرد تاکید بر حل مسئله است و دشواری اجرای این روش، نیازمند بودن آن به مدیر آموزشدیده برای مشاوره و زمانبر بودن برای سرپرست است.
رویکرد انضباط تصاعدی (Progressive Discipline Approach): این رویکرد شامل گامهایی برای اصلاح رفتار نامطلوب میشود که در آن هر مرحله نسبت به مرحله پیش تندتر و شدیدتر است. این روش نسبت به رویکرد قبلی اداریتر و فرایند محور است. البته ممکن است همه مراحل به ترتیب طی نشوند و برای مسائلی از قبیل دزدی و دعوا در محل کار، مستقیما به مراحل آخری رجوع کرد. نمای کلی این رویکرد در شکل ذیل نشان داده شده است:
بنابراین، با توجه اهداف شرکت، متناسب با خطای کارکنان و اینکه استراتژی شرکت در مورد روابط کارکنان چیست، باید از این رویکردها به تناسب استفاده کرد.
مأخذ: Mathis., R. Jackson., J.(2010). Human resource management (13th ed), USA: Thomson South-Western