در نوشته «مدیریت استراتژیک منابع انسانی؛ ادعا یا واقعیت؟» گفتیم که هشت ویژگی وجود دارد در شرکت شما وجود داشته باشد، میتوانید مدعی آن باشید که مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت شما محقق شده است. همچنین در نوشته «پیشفرضهای استراتژی منابع انسانی را میدانید؟» به چند پیشفرض کلیدی درباره استراتژی منابع انسانی اشاره کردیم و متذکر شدیم که پیادهسازی اثربخش و کارآمد استراتژیهای منابع انسانی در گروه توجه وفهم عمیق این پیشفرضهای اساسی است.
در اینجا میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چرا اغلب تلاشهای پیادهسازی استراتژیهای منابع انسانی با شکست مواجه میشوند. به طور کلی میتوان هشت دلیل عمده را به عنوان دلایل عدم موفقیت یا شکت استراتژیهای منابع انسانی در بسیار ی از شرکتها دانست:
- گرایش کوتاه مدت در سازمان: از آنجایی که بسیاری از برنامههای کاربردی منابع انسانی دارای اثرات بلندمدتی هستند، اتخاذ دیدگاه کوتاهمدت به آنها به اثربخشی مدیریت منابع انسانی ضربه میزند.
- عدم توانایی مدیران منابع انسانی در داشتن تفکر استراتژیک: آموزش ناکافی متخصصان حرفهای منابع انسانی در مورد مدیریت عمومی و عدم توانایی آنها در اثرگذاری بر همکاران خود در دیگر واحدها، به عنوان یک مانع مهم مطرح است. به عبارت دیگر عدم شناخت کافی مدیران منابع انسانی از دیگر بخشهای کسب و کار، یکی از دلایل عمدهای است که استراتژیهای منابع انسانی با مقاومت سایر بخشهای شرکت یا کسب و کار و در نهایت با شکست مواجه میشود.
- فقدان تشخیص مدیریت منابع انسانی به عنوان یک وظیفه و یا کارکرد: این امر نیز سبب میشود که مدیران و متخصصان منابع انسانی نتوانند به خوبی از ایفای نقشهای خود برآیند (مدیر منابع انسانی چه کارهای باید انجام دهد: نقش های ۴ گانه) و در نتیجه، پیادهسازی استراتژیها با موانع بزرگی مواجه میشود.
- فقدان همکاری میان مدیران صفی و عدم اطمینان آنها در انجام وظیفه منابع انسانی در واحد مربوط به خود: اگر به عنوان مدیران منابع انسانی در شرکت، نتوانید همکاری اثربخش و مبتنی بر اعتماد با مدیریان صفی برقرار کنید، شک نکنید که در پیادهسازی استراتژیهای منابع انسانی با مسائل بسیار مواجه خواهید شد.
- افزایش تمرکز بر کمّیسازی نتایج: اگر اعداد و ارقام بر کیفیت و نتایج نرم منابع انسانی اولیت پیدا کند، اجرای استراتژیهای منابع انسانی سختتر خواهد بود. اتخاذ رویکر مدیریت سخت منابع انسانی برای پیادهسازی استراتژیهای منابع انسانی سازگاری چندانی ندارد.
- نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین در منابع انسانی: شک نکنید که پیادهسازی استراتژیهای منابع انسانی، نیازمند سرمایهگذاریهای مالی و غیر مالی است. اگر فکر میکنید که بدون این سرمایهگذاریها میتوانید در پیادهسازی استراتژیها موفق باشید، سخت در اشتباه هستید. بنابراین برای جلوگیری از شکست در پیادهسازی آنها، قدرت چانهزنی خود را برا جلب توجه مدیران عالی سازمان جهت تخصیص این سرمایهگذاریها به بخش مدیریت منابع انسانی، تقویت کنید.
- عدم توانایی متخصصان منابع انسانی در ایجاد تغییرات متناسب با نیازهای کسب و کار. بسیاری از مدیران منابع انسانی تمایل به انجام برنامههای ثابت و بدون تغییر دارند که تغییر دادن آنها بسیار سخت است. بنابراین، اگر نتوانید نیازهای شرکت خود را به خوبی شناسایی کنید، نمیتوانید در پیادهسازی استراتژیها موفق باشید. انتظار ندارید که دیگر بخشهای شرکت، شما را در چیزی که به آن نیاز ندارند، کمک کنند!؟
- تغییراتی که پیادهسازی مدیریت استراتژیک منابع انسانی نیازمند آن است: یکی از دلایل اصلی شکست استراتژیهای منابع انسانی، مقاومتهایی است که از سوی سایر بخشها در برابر تغییر انجام میگیرد. هر استراتژیِ جدیدی، لزوماً نوعی تغییر به شمار میآید. شما به عنوان مدیران منابع انسانی باید این تغییر را مدیریت کنید تا با موفقیت استراتژیهای خود را اجرا کنید.
مأخذ: Mello, J. A. (2001). Strategic Human Resource Management. Cincinnati: South Western.