این سؤال که راه بهتر انگیزش کارکنان چیست و چگونه است، سؤال بسیاری از رهبران و مدیران منابع انسانی است. اگر به نیاز اساسی روانی کارکنان توجه کنید، خواهید فهمید که این کار خیلی هم سخت نیست.
کارکنان به شکل فطری نیازمند استقلال کاری هستند. آنها دوست دارند که نحوه انجام کارشان را خودشان انتخاب کنند و دوست دارند بدانند که خودشان مسئول انجام کارشان هستند. بنابراین روشی که شما به عنوان رهبران و مدیران منابع انسانی در ارائه اطلاعات و ایجاد وضعیتها و محیطهای شغلی انتخاب میکنید، تعیین کننده آن است که از این نیاز اساسی حمایت میکنید یا نه.
برای مثال وقتی میخواهید اهداف کاری را به کارکنان ابلاغ کنید، طوری صحبت نکنید که این اهداف دارد به کارکنان دیکته میشود بلکه برعکس سعی کنید که با مشارکت دادن آنها در هدفگذاری در آنها احساس مشارکت را به وجود آورید و نیاز آنها به اعمال اختیار و کنترل خود بر فرآیند کاری و چگونگی رسیدن به اهداف را بر آورده کنید. کارکنان را برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی خاص تحت فشار قرار ندهید.
نکنه مهم در انگیزش کارکنان و عملکرد پایدار آنها در آن است که کارکنان کاری را برای این انجام میدهند که انتخاب کردهاند انجام دهند نه آنکه مجبورند انجام دهند. بنابراین به عنوان رهبران و مدیران منابع انسانی سعی کنید که با ایجاد محیطهای حامی استقلال در کار، کارکنان را در برآورده کردن این نیاز کمک کنید تا آنها با انگیزش بیشتری به انجام کار مشغول شوند.