شاید برای شرکت شما هم پیش آمده باشد که علیرغم تدوین برنامههای منسجم برای ارتقای بهرهوری، این برنامهها با شکست روبرو شده و در عمل با نتایج مایوس کنندهای همراه بودهاند. برای جلوگیری از این اتفاق شناسایی موانع بهبود بهرهوری ضروری است.
در اینجا به هفت مانع اساسی در شکست برنامههای بهبود عملکرد اشاره میشود:
۱٫ عدم تعهد مدیران عالی: شاید مهمترین عامل شکست برنامههای بهرهوری در شرکتها عدم تعهد و حمایت مدیران و رهبران عالی سازمان از این برنامهها باشد. تا مدیریت عالی را با برنامههایتان در شرکت همراه نکنید و حمایت آنها را جلب نکنید تقریباً هیچ برنامهای در شرکت به ثمر نخواهد نشست.
۲٫نگاه بخشی و غیر برنامهریزی شده به بهرهوری: این عامل به نداشتن نگاه سیستماتیک در طراحی برنامههای بهبود بهرهوری اشاره دارد. یعنی اگر برنامهای را بدون در نظر گرفتن تمام عوامل مؤثر بر آن تدوین کنید، و یا صرفاً نوعی برنامه جزئی برای بهبود تنها یک بخش از شرکت ارائه کنید، احتمال شکست برنامه را بالا خواهید برد.
۳٫ آموزش ضعیف پرسنل در جایی که مشکلات مربوط به بهرهوری وجود دارد: در بسیاری از مواقع دلایل عملکرد ضعیف و بهرهوری کم در یک بخش از شرکت به این بر میگردد که منابع انسانی آن بخش از آموزشهای لازم برای انجام کارها برخوردار نشدهاند. به عبارت بهتر نوعی ارتباط مستقیم میان سطح آموزشی کارکنان و عملکرد آنها میتوان متصور شد.
۴٫ هماهنگی نامناسب و غیر موثر بین واحدهای وظیفهای: اجرای برنامههای بهرهوری نیازمند یکپارچگی، انسجام و هماهنگی میان بخشهای مختلف یک سازمان است. برای مثال امکان ندارد یک برنامه افزایش ظرفیت تولیدی شرکت بدون ایجاد همکاری مؤثر میان بخشهای فروش و منابع انسانی به ثمر برسد.
۵٫ سرمایهگذاری ناکافی در آموزش نیروی کار: یکی از مهمترین عوامل شکست برنامههای بهرهوری عدم توجه به نقش منابع انسانی در اجرای این برنامههاست. اگر منابع انسانی از آموزشهای لازم برای اجرای برنامههای جدید برخوردار نشوند، ارتقای بهرهوری در شرکت امیدی واهی خواهد بود.
۶٫ شبکه ارتباطی ضعیف در گستره سازمان: اطلاعات به عنوان جریان خون در سازمان از طریق کانالها و مجاری ارتباطی که در حکم رگهای خونی یک شرکت هستند باید در سرتاسر شرکت جاری و ساری شود. اطلاعات مواد خام تصمیمگیری هستند و بدون وجود ارتباطات اثربخش در گستره سازمان، اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیریهای اثربخش وجود نداشته و برنامهها با شکست مواجه خواهند شد.
۷٫ روابط کارگری ضعیف: روابط ضعیف میان اعضای عملیاتی شرکت، باعث ایجاد جزیرههایی در شرکت میشود که هر یک در دنیایی متفاوت عمل میکنند. ایجاد روابط مؤثر میان کارکنان و حمایت از آنها در انجام وظایفشان از جمله عواملی است که تعهد آنها را برای اجرای اثربخش برنامههای بهرهوری افزایش میدهد.
براساس این عوامل می توان نتیجه گرفت که دستیابی به بهره وری بالا و حفظ آن بدون حمایت کارمندان، مدیران عالی و ساختار و روابط سازمانی مناسب امکان پذیر نیست. این حمایت ها از مجموعه عواملی شامل: جو خوب سازمانی، ارتباطات روشن در سازمان، فهم درست از اهداف سازمان با تاکید بر کل سازمان و نهایتا وجود سیستم اندازه گیری عملکردی که خلاقیت را از طریق آموزش درست کارکنان تشویق کند، نشأت می گیرد.