وقتی همه را یکسان تشویق می کنید، مثلا افزایش حقوق یکسان، تشویق همگانی و یا حتی گذاشتن وقت یکسان برای همه می شود. انگیزه بخشی شکلاتی، هرچند که ممکن است اول منصفانه به نظر برسد ولی اصلا منصفانه نیست.
هیچ چیز غیرمنصفانه تر از برخورد یکسان با کارمندان نابرابر نیست.
مدیر کارخانهای بزرگ در شهری تصمیم گرفت لطفی به کارکنانش در شب عید کند و یک بوقلمون به همه کارکنانش هدیه داد. تا اینجا کار خوبی به نظر می رسد. مشکل اینجا یود که بعضی کارمندها متوجه شدند که بوقلمون آنها از بوقلمون همکارنشان کوچک تر است. کار اعتراض به مدیریت کشید. این کارمندها فکر کردند که مدیر خواسته تا با دادن بوقلمون کوچکتر آن ها را تنبیه کند.
سال بعد به فروشنده بوقلمون دستور دادند که همه بوقلمون ها باید هم وزن باشند. متاسفانه فروشنده اعلام کرد که خداوند بر خلاف شایعات، تمام بوقلمون ها را هم وزن و هم قیافه خلق نمی کند. مدیر که با معضلی روبرو شده بود، به همراه هر بوقلمون نامه ای به کارمندها داد که «وزن بوقلمون ربطی به کارایی شما ندارد.»
اعتراض ادامه یافت و وضع بدتر شد. بعضی کارمندان گفتند که باید بین گوشت بوقلمون و چیز دیگر حق انتخاب داشته باشند، برخی سبد میوه، برخی پتو و الی آخر. با گذشت سال ها مدیر ناچار شد یک متخصص امور بوقلمون استخدام کند! و سرانجام برنامه اهدای بوقلمون را متوقف کند، چرا که پی برند برخی از کارکنان بوقلمون ها را از جعبه بیرون می آورند و دور می اندازند و جعبه را پر از وسایل متعلق به شرکت می کنند و یواشکی به خانه می برند!
آیا شرکت به هدف پاداش مساوی برای همه رسید؟ البته نه. برنامه ی اهدای بوقلمون هزینه هنگفتی داشت، اما نه تنها کارایی و اخلاق حرفه ای کارمندها را تقویت نکرد، مشکلات زیادی هم برای مدیریت به وجود آورد.
پس قبل از تدوین نظامی برای پاداش دادن به کارمندها، اول مطمئن شوید که می خواهید به چه رفتارهایی پاداش بدهید و پاداش ها را مطابق با آن رفتارها تعیین کنید. (بخوانید: ۱۳ دلیل برای بی اثر بودن برنامههای تشویقی) بعد از تدوین نظام پاداش دهی هر چند وقت یکبار بررسی کنید و ببینید آیا نتایج مورد نظر شما را می دهد؟ اگر نه، نظام را تغییر دهید.