کار بسیار دشواری است که صرفاً از روی رزومه افراد بفهمیم با چه نوع فردی در مصاحبه استخدامی روبرو هستیم. کار وقتی که دیدار چهره به چهره با فرد داریم، دشوارتر هم میشود. اما فوت و فنهایی وجود دارد که میتواند شما را در این مورد کمک کند.
شکی نیست که شما، به عنوان مدیران شرکتها یا متخصصان و رهبران منابع انسانی، به دنبال آن هستید که افرادی را استخدام کنید که علاوه بر داشتن پیشینه و سابقهای خوب، فردی خودانگیخته، صادق و قابل اعتماد باشد.
احتمالاً اگر متقاضیان استخدام با سؤالهایی که این ویژگیها را از آنها میپرسد مواجه شوند، پاسخهایی خواهند داد که انتظار آن پاسخ ها را دارید. دلیل آن هم این است که احتمالاً متقاضیان استخدام میدانند که شما چه چیزی از آنها میخواهید و چه پاسخهایی برای شما مطلوب است.
دِیو پورتر (Dave Porter) یکی از مدیران شرکت Baystate Financial معتقد است که مدیران منابع انسانی در هنگام استخدام و مصاحبه با متقاضیان کار، باید از آنها بخواهند تا ویژگیهای خود را توصیف کنند.
پورتر بر این باور است که پنج کلمه زیر، صفاتی هستند که نشان میدهد کسی که استخدام میکنید، فرد مناسبی برای تصدی شغل خواهد بود. این پنج صفت عبارتاند از:
پورتر در کتاب خود، با عنوان « Where Winners Live: Sell More, Earn More, Achieve More Through Personal Accountability» میگوید؛ شنیدن یا نشنیدن صفات فوق در حین توصیفهایی که فرد از خودش در شرح ویژگیهایش ارائه میکند، نشانه خوبی از آن خواهد بود که فرد تا چه اندازه به دیگران و نیز به انجام کارهای درست، اهمیت میدهد.
پورتر پیشنهاد دیگری هم دارد. او میگوید از متقاضیان استخدام بپرسید «در چه مقطعی از زندگی تصمیمی گرفتید که به آن افتخار میکنید، در حالی که کسی آن زمان از تصمیم شما آگاه نبود؟».
پورتر معتقد است اگر متقاضیان استخدام در پاسخ به این سؤال درنگ کنند، احتمالاً برای استخدام در شرکت مناسب نیستند! او معتقد است افرادی که درستکار و مورد اعتماد هستند، در بازخوانی موقعیتها با دشواری کمتری روبرو هستند و تصمیمی که گرفتهاند، ویژگیهای خوب آنها را آشکار میکند. برای مثال خود پورتر در جریان یکی از مصاحبههای استخدامی، از فردی به نام لئوناردو میخواهد که داستانی درباره کیفی که در تاکسی پیدا میکند و تصمیمی که او در این شرایط میگیرد، بیان کند. لئوناردو میگوید که من کیف را که پیدا کردم، راننده تاکسی از من خواست تا آن را به او تحویل دهم تا او نیز کیف را به صاحبش برگرداند، اما لئوناردو تصمیم میگیرد که کیف را به شرکت تاکسیرانی و به بخش اشیای گمشده تحویل دهند.
پورتر بر این باور است که داستانی که لئوناردو تعریف میکند نشاندهنده آن است که او به صفات پنجگانه فوق اهمیت میدهد. بنابراین لئوناردو فرد مناسبی برای استخدام در شرکت خواهد بود.
در این میان شاخصهای دیگری وجود دارند که مصاحبهکنندگان استخدام دوست ندارند درباره آنها چیزی بشنوند. این ویژگیها، نشاندهنده آن هستند که فرد فقط به خودش اهمیت میدهد و دیگران و انجام کار درست برایشان کماهمیت است. به اعتقاد پورتر برخی از این ویژگیها عبارتاند از؛
پورتر معتقد است که هرچند هریک از این ویژگیها ممکن است بهذات ویژگیهای بدی نباشند، و اگر با نگرشهای حرفهای در تعادل باشند، ممکن است نتایج خوبی داشته باشد، اما استفاده از آنها و حضور آنها در توصیفهایی که فرد از خود و ویژگیهای خود ارائه میکند، حاکی از نگرشی دارد که در آن خود فرد در محور تصمیمها قرار دارد و جایگزین نگرش حرفهای است.
بنابراین مدیران منابع انسانی با پرسیدن سؤالهایی که چنین ویژگیهایی را در فرد جستجو میکند، میتوانند تصمیمهای درستی درباره استخدام یا عدم استخدام متقاضیان کار بگیرند. اگر میخواهید ویژگیهای مهم دیگر و سؤالهایی که برای مصاحبهشوندگان در جریان مصاحبه استخدامی مهم هستند را ببینید، به فرمهای عمومی استخدام و نمونه سوالات مصاحبه استخدامی مراجعه کنید.
مأخذ
http://www.hrmorning.com