این یک تفکر کلیشه ای است و خیلیها به آن اعتقاد دارند که یک میوه فاسد، می تواند یک جعبه میوه را خراب کند. آیا این جمله، در مورد کار تیمی هم مصداق دارد؟ بله! مطالعات نشان داده است که وقتی یک عضو از تیم کارش را به درستی انجام نمی دهد، مدام شکایت می کند و منفی بافی می کند یا دیگران را آزار می دهد، کارایی و اثربخشی تیم به طرز قابل توجهی کاهش می یابد. چنین عضوی یک عضو بیمار و مسموم محسوب شده و این بیماری به سایر اعضای گروه منتقل می شود.
اگر چه معمولا انسان های مشکل ساز سهم کوچکی از هر گروه را تشکیل می دهند ولی باید بیشتر به آنها توجه کرد. تصمیم گیری در مورد این اعضا آسان نیست، مخصوصا وقتی آن شخص، فردی با سابقه باشد. اما مدیران باید به فکر باشند تا این بیماری به سایر اعضای گروه انتقال پیدا نکند. معمولا اثرات منفی زودتر از اثرات مثبت منتشر می شوند.
اگر کارکنانی نگرش مثبت نداشته، عادات کاری نامناسبی داشته و یا در مقابل تحول به شدت مقاومت کنند، مدیران باید به نحوی، از دست آنها خلاص شوند. این گونه افراد معمولا در زمینه متقائد کردن دیگران نیز توانمند هستند و وقتی مدیر می کوشد آنها را از تیم اجرایی کنار بگذارد، می توانند اتهامات را به گردن دیگران انداخته و اثبات کنند که در مجموع، کارهایشان بیشتر از ناکارآمدی آنها است.
متاسفانه در بسیاری از سازمانها، این افراد مشکل دار را از بخشی به بخش دیگر منتقل می کنند، بخصوص وقتی آن فرد از سابقه طولانی برخوردار باشد. اگر نتوان رفتار منفی آنها را اصلاح کرد پس نباید مشکل را از بخشی ه بخش دیگر جابجا کرد.
تکته ای که باید به خاطر داشته باشیم این است که کارکنان مشکل دار مثل میوه های خراب سایر کارکنان را هم خراب می کنند. اگر به آنها توجه نشود انگیزه و کارایی دیگران را نیز کاهش می دهند. اینکه آنها را رها کنیم و به امیدوار باشیم که روزی تغییر خواهند کرد، به ندرت اثربخش است. سعی کنید با ثبت رفتارهای نادرست آنها در جهت اصلاح آنها گام بردارید ولی اگر قصد تغییر نداشتند، به تدریج به فکر قطع همکاری آنها با سازمان باشید. نبودن آنها بسیار بهتر از بودن شان است! برای شناسایی میوه های فاسد مقاله تروریست ها در سازمان! را بخوانید.